به بهانهی هفدهمین دوره جایزه ادبی صادق هدایت
بهدین اروند
جایزه ادبی صادق هدایت ، نامِ یک جایزهی ادبی است که از سالِ ۱۳۸۱ و مصادف با صدمین سالگردِ تولد این نویسنده شروع به کار کرده و توسطِ بنیادِ صادق هدایت ، سالانه، به داستان های کوتاهِ انتشار نیافتهی زبانِ فارسی اعطا می شود. این جایزهی ادبی تا سال ۱۳۸۵ با همکاری وبگاهِ سخن برگزار میشد و تا امروز هفده دوره را از سر گذرانده و…
این جایزه، سوایِ بیش از بیستهزار داستانکوتاهی که تا به حال داوری نموده، خود کم داستان ندارد؛ از لحنِ بدعنقانهی فراخوانها گرفته تا بسامد بالای احکام سنتی مآب در قالب عبارت «با نام مستعار مطلقاً پذیرفته نیست!»
جهانگیرخانِ هدایت “مجری” و در بسیاری موارد “حامیِ مالیِ” این جایزه، خود برادرزادهی صادق هدایت هستند که این مساله از دو بابت قابل توجه است: ابتدا اینکه جهانگیرخانهدایت بنا به عرقِ خانوادگی/ادبیِ خود تا به حال یکه و تنها این جایزه را به دورِ هفدهم کشانده و از این بابت جای مسرت و خوشحالی است؛ دستمریزاد. اما همین بی پشتوانگی، خصوصا در بحثهای ریالی، بعضاً باعث شده مراسمِ اختتامیه و اهدای جوایز درخورِ “صادق هدایت” و “رویدادی ادبی با ۱۶ سال سابقه” نباشد. اختتامیههای این جایزه اغلب چندساعته و در منزلِ شخصی جهانگیرخانهدایت برگزار میشود و همین این امر، متاسفانه، حاکی از عدمِ حمایتِ مستقیم ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی از این رویداد است که گاها بدونِ مراسمِ اختتامیه به کار خود پایان داده و برگزیدگان، خود به اخذِ جوایزِ خود اقدام نمودهاند؛ شاید ” یک طرفه به قاضی رفتن” باشد، اما در فضای مجازی، بسیاری از گزارشاتِ این جایزهی ادبی تنها با فیلترشکن قابل رویت است که جای تاسف دارد.
سه دیگر “تندیس” جذاب و ماجراساز این جایزهی ادبیست که سردیسی از صادق هدایت است و در کشور فرانسه ساخته و پرداخته میشود. این تندیس تنها به نفرِ اول اهدا شده و به سه نفرِ دیگر لوحِ تقدیر تعلق میگیرد؛ از میان برگزیدگان این جایزه میتوان به نام های: ناتاشا امیری، مصطفی مستور، آذردختِ بهرامی، سودابه اشرفی، خلیل رشنوی و بهاره ارشد ریاحی اشاره کرد که هرکدام بر اعتبارِ این جایزه میافزاید. ترکیب چهار نفرهی برگزیدگان جایزهی هدایت معمولا شاهد حضور یک نویسندهی فارسیزبانِ مقیم خارج از کشور نیز هست که با توجه به درصدِ شرکتکنندگانِ ایرانی کمی عجیب به نظر میرسد. درست مثلِ تکرار بعضی آمار و ارقام در «سرشماریِ تعداد شرکتکنندگان» این جایزهی ادبی.
چهارمین نکته، تقارنِ مراسماتِ اختتامیه با ۲۸ بهمنماه، سالروزِ تولدِ صادق هدایت است که مناسبتی استعاریک با این جایزهی ادبی پیدا کرده است و تقریبا جزوِ برندهای این جایزه محسوب میشود. از دیگر قوانینی که جایزه به آن پایبند است میتوان به “عدمِ اعلام نامِ داوران” تا پایان جایزه اشاره کرد که یک رفتاری حرفهای در این حوزه به شمار میرود. همچنین باید از انتشار بعضی آمارهای موضوعی یاد کرد که هرازچندگاهی جشنواره به آن اقدام میکند؛ برای مثال درگزارشِ پایانی هشتمین دورهی این جایزه میخوانیم:
«هشتمین دوره مسابقه داستان کوتاه صادق هدایت با ارسال ۶۵۰ [این عدد از قماشِ همان عددهای عجیبی ست که چندبار در جایزهی هدایت تکرار شده] داستان همراه بوده است. شرکتکنندگان مسابقه ۶۰ درصد آقایان و ۴۰ درصد خانمها بودهاند. از دیدگاه انواع داستان هم ۴۳ درصد درباره مرگ و نیستی، ۶۹/۳۷ درصد درباره مسائل اجتماعی، ۱۹ درصد درباره عشق و ۳۱/۰ درصد اروتیک بوده است.»
شاید بسیاری با آمارهایی اینچنینی و حد و مرزِ دقیقِ تقسیمبندیها مخالف باشند، اما فعالیتهایی از این دست، بخصوص در حوزهی پژوهشهای آکادمیک، فوق العاده کاربردیاند.
به هر روی، جایزهی ادبی صادق هدایت ، به پاسداشتِ جهانیترین نویسندهی معاصر فارسی، گامی است در جهت پرورش اندیشه در حوزهی داستان کوتاه؛ آن هم در دورانی که فروش آثار این نویسنده در سایت آمازون، بیشتر از آمار داخلی وکشور است.
چیستآرت حمایت خود را از فراخوان جایزه ادبی صادق هدایت اعلام کرده، در انتشار آن تلاش خواهد کرد.
استاد،عالی.
ممنون