مهزیار کبیری چیستارت

وقتی از سارا سعیدی می‌گم از چی می‌گم؟

تبینی بر آثار سارا سعیدی نیما صفار چیزایی که من رو من‌کوب داستانای سارا سعیدی می‌کنه، تا یه جاهایی همونایی هستن که فاصله‌دارم می‌کنن از داستان فارسی و داستان‌نویسی‌ِ فارسی؛ یعنی همون اشتراکات سلبی. سختی کار اینجاست که ما همه [نویسنده و کارگردان و آرتیست] اوّل راهی که باز کردیمیم. چرا حالا دارم این‌پا و…

جشنواره نارنج

هفتمین دوسالانه‌ی داستان‌کوتاه نارنج

باید باور کرد که پس از عقب‌‌نشستنِ شیراز از تقویم جشنواره‌های ملی داستان، داستانِ فارس با جهرم شناخته می‌شود و اضافه کرد دوسالانه‌ی نارنج (جهرم) مدعی بین‌المللی بودن –نیز- هست! نام‌های برجسته و پاکدست در این رویداد حضور چشم‌گیری دارند و باید معترف بود از نارنج از محترم‌ترین جشنواره‌های زبان‌فارسی به شمار می‌رود. چیستآرت برای…

سقوط ایکاروس

از این همه دریچه

بهدین اروند زندگی به من آموخته که کمال در هر فن، نوعی دیدگاه و جهان‌بینی به صاحبِ فن می‌بخشد؛ نجارانِ بسیاری را دیده‌ام که دنیا را درختی زنده می‌پندارند و ما را “موریانه‌ای در میانِ تنه‌ای پوک که خواب می‌بینیم خدا مرده است”. از پیرزنان بسیاری شنیده‌ام که: این دوکِ نخ‌ریسی برای چرخیدن به دستانِ…

سارا سعیدی

بقیه‌شم همینه

سارا سعیدی گربه‌های ماسوله جزء پرنده‌هاشون به حساب می‌آن؛ نه فقط واسه حالت پشت‌بوم‌ها و دیوارهاشون. گنجشک‌ها و کفترا هم خیلی دور نمی‌شن. شهریور ۱۳۸۸ با هواپیما رفتم ماسوله. از گرگان به ماسوله هیچ هواپیمایی پرواز نداره. از طرفی خیلی ستمه این مسیر رو توی هواپیما باشی. اوّلش با هواپیما تا تهران رفتم. از اونجا…

کانون نویسندگان ایران

تلاش می‌کنیم شبیه شویم.

دو یادداشت بی‌مناسبت: نیما صفار در بحثی، پرسشی مطرح شد تحت عنوان: “چرا کانون نویسندگان یادمان درگذشتگان را مهم‌تر از پرداختن به قربانیان ِحاضر ِبیان می‌داند؟” به طور مشخص به “گلرخ ایرائی” اشاره شد که به خاطر داستانی منتشر نشده هفت سال حبس گرفته و این سوأْل: “دیگر مرتبطتر از این مورد به نوشتن چیست؟…

کانون نویسندگان ایران

«نیم قرن چیه اخوی؟ به سال بگو! بگو پنجاه!»

دو یادداشت بی‌مناسبت: نیما صفار برای من که به عدد، سه ماهی بیشتر از کانون تن توی این ایران و جهان کشیده‌ام، نیم قرنگی درک هیچ است و دَرَک و چند صباحی جا دادن در صف مرگ به دیگران تا اطّلاع ثانوی. امّا وقتی نامی طنین پرطمطراق «کانون نویسندگان ایران» را داشته باشد، نیم قرنگی…

جوابیه لیراو

جوابیه جایزه ادبی لیراو

حمیدرضا اکبری شروه در نشست عوامل اجرایی جایزه ادبی لیراو  بیان داشت: جایزه لیراو بطور مستقل برگزار می شود و وابسته به جایی نمی باشد و عوامل اجرایی دارد که برای این جایزه  تصمیم می گیرند. و اینکه  در سایت چیستارت درج گردیده است این جایزه هیئت مدیره ای ندارد .حمل بر بی اطلاعی مدیران آن…

شیوا ارسطویی ولی دیوانه وار

یادداشتی بر کتاب «ولی دیوانه وار» اثر شیوا ارسطویی

. یک داستان شیوا، شیفته‌ی خود بهدین اروند اول یادداشتم را با دو پیش‌نوشت آغاز می‌کنم: اول: من یک مخاطب دل‌نازک در حیطه‌ی ادبیات، نویسنده تمامیت‌خواهی در حوزه‌ی “داستان‌کوتاه”، و نیز از طرفدارانِ اندیشه_توصیفی ( و نه تجویزی)‌ در فضای آکادمیک زبان و ادبیات فارسی هستم که نیز افتخار داشته‌ام شیوا ارسطویی داورِ یکی از…

حافظ خیاوی خدا مادر زیبایت را بیامرزد

بررسی مجموعه داستان «خدا مادر زیبایت را بیامرزد» اثر حافظ خیاوی

«کجا میری برادر؟» محمدهادی سالارورزی نقدِ داستان چند وقتی بود داستانِ ایرانی نخوانده بودم اما هنوز جایش درد می‌کرد. داو به‌نامِ حافظ جانِ خیاوی افتاد که آخرین مجموعه‌اش نامزدِ نهاییِ جایزه‌ی احمد محمود شده. علی برکت اللّه. حافظ خیاوی (۱۳۵۲؛ مشگین‌شهر) که در سال ۸۶ با مجموعه‌داستانِ “مردی که گورش را گم کرد” نامش را…

جایزه ادبی لیراو

سیزدهمین دوره جایزه ادبی لیراو

جایزه ادبی لیراو از چند جهت رویداد منحصر به فردی‌ست؛ اول اینکه این جایزه در حالی به خانه‌ی سیزدهم می‌رسد که تارنمای رسمی این جایزه همچنان در دوره‌ی پنجم درجا می‌زند؛ دوم اینکه با وجود ذکر منطقه ای بودن جشنواره، لیراو در تیتر خود عنوان بین المللی را یدک می کشد. از طرفی نشر افراز…