از کانون تا ترور: جریانشناسی روایت معاصر فارسی
جریان شناسی روایت معاصر فارسی
تارنمای ادبی هنری چیستآرت
جریان شناسی روایت معاصر فارسی
جریانشناسی روایت مدرن در ادبیات معاصر ایران پارهی چهارم: «از هزارهی فردوسی تا بیبیسی» بهدین اروند اگر محیط را ناظمِ احساسات بدانیم، بی شک تنگنا و ضرورت، آفریدگار ایدههاست. پس از سقوط دولت مرکزی قاجار در اوایل قرن جاری، ایران تجربه ی تسخیر و تجزیه ای توامان را از می گذراند: از یک سو دول…
دهه اول قرن چهاردهم را میتوان دههی علمای سبعه در ادبیات نامید: پیشآهنگان مشروطه که در دههی ۱۰-۱۳۰۰ به واپسگرایی متهم میشوند.
تفکر مدرنِ روایی در ادبیات فارسی، به معنی تفکری که تحت تاثیر آراء دورهی مدرنیسم “انسان” را مرکز معرفت و تجربههای وی را، مبنای فهم قرار میدهد، برخاسته از مشروطه است و رسماً با ورود زنان به محساباتِ مدنی در جریان مشروطه، مورخ ۱۲۹۰ خورشیدی (۱۹۱۱ میلادی)، آغاز میشود.
جریانشناسی روایت مدرن در ادبیات روایی ایران پارهی اول: «مقدمهای بر اسطوره تا مشروطه» بهدین اروند پیش از جریانشناسی روایت مدرن در ادبیات معاصر ایران ، مشتاقم منظورم را از «روایت مدرن» روشن کنم. والاس مارتین در کتاب نظریههای روایت اعتراف میکند یکی از دشواریهای ناشی از انبوه نامها برای روایت، آن است که معیارهای…
انتشار داستان چیستآرت که عمده معضل کنونی داستان و تئاتر فارسی را شکاف عمیق نظریـعملی میان تجربه و تخصص میداند، کوشیده به زعم خود پیوندی باشد میان سنت ادبی و نویسندگان جوان و خوشآتیه. در این راستا پروندهی چیستآرت در سه بخش بازخوانش سنت فارسی، گزارش نویسندگان معاصر و معرفی استعدادهای جوان شکل گرفته است…
کارگاه داستان گروه هنری چیستآ با افتخار کارمایهی برخط خود را در خصوص هنرمندان و هنرجویان ادبیات خلاقه (شعر، رمان/داستان، نمایشنامه و فیلمنامه) ارائه میدهد. کارمایهی چیستآرت مجموعه همکاریهای کارگروه ادبی چیستا با هنرجویان در مراتب مختلف است. هنرجویان گرامی میتوانند با ارسال یک اثر مستقل به دبیرخانهی مجازی چیستآرت به نشانی: chistart.bs@gmail.com ، از خدمات…
جشنواره بهدین اروند وارهی اول آنتوان چخوفهایی که با من دویدهاند اصرار داشتم این یادداشت را خودم بنویسم؛ من در دوازده سالگی، در اولین جشنواره داستانی که شرکت کردم، در یک دوئل ناجوانمردانه با آنتوان چخوف، جوری شکست خوردم که تا سه سال جرئتِ نوشتن پیدا نکردم؛ رفتم پی فوتبال، پی نقاشی، پی ترانه، پی…
. یک داستان شیوا، شیفتهی خود بهدین اروند اول یادداشتم را با دو پیشنوشت آغاز میکنم: اول: من یک مخاطب دلنازک در حیطهی ادبیات، نویسنده تمامیتخواهی در حوزهی “داستانکوتاه”، و نیز از طرفدارانِ اندیشه_توصیفی ( و نه تجویزی) در فضای آکادمیک زبان و ادبیات فارسی هستم که نیز افتخار داشتهام شیوا ارسطویی داورِ یکی از…