بیانیه چیستآرت کانون نویسندگان

در باب شنبه‌ی کانون نویسندگان

چندی پیش سه تن از اعضای کانون نویسندگان ایران، به نام‌های:بکتاش آبتینرضا خندانوکیوان باژن پس از قتل همسران خود به‌وسیله‌ی اسلحه، داوطلبانه به آگاهی محل رفته، فنجانی چای نوشیده و برگشتنا سری به بازار آهنگران بلخ زده، سه داس خریدند. این سه تن در اقدامی هماهنگ، سحرگاه روز بعد، دختران خود را با سَر بریده…

فرخی یزدی سانسور ادبی

آنچه خوبان همه دارند، تو یک‌جا سانسور

سانسور ادبی تاملی بر مناسبت‌های ملی/میهنی بهدین اروند سوای بحث‌های زبان‌شناسیک در مورد ریشه‌ی لاتین سانسور، این واژه از روز نخست نماینده‌ی نوعی دیکته‌ی اخلاقی/سیاسی/مذهبی بوده و بالتبع مفهومی از دیکتاتوری‌های تمامیت‌خواه را به ذهن متبادر می‌کند؛ اما تصورِ عمومی سانسور را «ممیزی و تفتیش مطبوعات و مکاتیب و ادبیات» می‌داند که برای ایرانیان تصوری…

روزنامه کیهان

پاییزه‌ی کتاب در خزان پدرسالار

اعتراضات ۹۸ بهدین اروند اعتراضات ۹۸ در پاییزی که هنوز حکم نیما صفار، بکتاش آبتین، رضا خندان مهابادی و کیوان باژن نشکسته، در‌حالی‌که کانون نویسندگان ایران برگزاری یادمان دادخواهانه‌ی بیست‌ویکمین سالگرد‌ محمد مختاری و محمدجعفر پوینده را برای ۱۶ آذر تدارک می‌دید، به‌ناگاه موج گرانیِ بنزین و تحولاتِ اخیر همه‌چیز را از رصد خارج کرد؛…

کانون نویسندگان ایران

تلاش می‌کنیم شبیه شویم.

دو یادداشت بی‌مناسبت: نیما صفار در بحثی، پرسشی مطرح شد تحت عنوان: “چرا کانون نویسندگان یادمان درگذشتگان را مهم‌تر از پرداختن به قربانیان ِحاضر ِبیان می‌داند؟” به طور مشخص به “گلرخ ایرائی” اشاره شد که به خاطر داستانی منتشر نشده هفت سال حبس گرفته و این سوأْل: “دیگر مرتبطتر از این مورد به نوشتن چیست؟…

کانون نویسندگان ایران

«نیم قرن چیه اخوی؟ به سال بگو! بگو پنجاه!»

دو یادداشت بی‌مناسبت: نیما صفار برای من که به عدد، سه ماهی بیشتر از کانون تن توی این ایران و جهان کشیده‌ام، نیم قرنگی درک هیچ است و دَرَک و چند صباحی جا دادن در صف مرگ به دیگران تا اطّلاع ثانوی. امّا وقتی نامی طنین پرطمطراق «کانون نویسندگان ایران» را داشته باشد، نیم قرنگی…